تبلیغات متنی |
نـقـطهـ ی پــآیــآن
هـمه چــیـز بـآ او تـمآمـ شـد!
جمعه 6 ارديبهشت 1392 :: 1:14 :: نويسنده : parisa
خانه ای خواهم ساختکه در و پنجره اش قفل شودتا کسی بی اذن من داخل خانه نشودمیهمانم قدمش بروی چشمم، لیکنآنکه از خانه بخواهد دل بدزدد هرگزمن دگر پیر شدمخسته…زمین گیر شدمپای رفتن به سراغ دل خود را هیچ ندارم، هرگزبا دلم بازی بس است این چراغ آخر است
برچسب ها : خسته,زمین گیر,پای رفتن,با دلم بازی,چراغ اخر,, جمعه 6 ارديبهشت 1392 :: 1:14 :: نويسنده : parisa
نخی سیگار مانده برایمبرای همه ی دلتنگی هایممن و شب و تنهایی و سیگارکوله بار غم و تکیه بر دیوار…پُک اول به حرمت دلمپٌک بعدی به حرمت دلتبه حرمت دلم که بی هوا شکست به حرمت دلت که باورم نکرد و رفت
برچسب ها : دل تنگی,من,شب,تنهایی,سیگار,حرمت,حرمت دلم,بی هوا شکست,باورم نکرد,رفتن, سه شنبه 12 دی 1391 :: 4:08 :: نويسنده : parisa
این روزها ... شعرها را ... تند تند ... میخوانم و میگذرم ...
وقتی ... در وصف آنچه هست ... کم می آورم ...نمیدانم ... چه باید بگویم !؟از هر هزار بیت ... تنها یک بیتش ... با دلم ...جفت و جور می شود ...تازه ... آن هم ... با تو ... جور ... در نمی آید !برچسب ها : اغوش,متن عاشقانه,شعر عاشقانه,این روزها,سفر,ماندن,تو,برای تو,دلم,وصف,
وقتی باران می بارد با همین قلب عاشق ، بدون هیچ چتر و سرپناهی در زیر آن قدم میزنم.
|
درباره وبلاگ باید مغرور بود و دور از دسترس باید مبهم بود و سرسنگین خاکی باشی آسفالتت میکنند و از رویت رد میشوند! آخرین مطالب پيوندها آمار بازدید امروز : 3 بازدید دیروز : 0 بازدید هفته : 3 بازدید کل : 3282 تعداد پست ها : 83 تعداد نظرات : 0 |
|