تبلیغات متنی
آزمون علوم پایه دامپزشکی
ماسک سه لایه
خرید از چین
انجام پروژه متلب
حمل خرده بار به عراق
چت روم
ایمن بار
Bitmain antminer ks3
چاپ ساک دستی پلاستیکی
برتر سرویس
لوله بازکنی در کرج
نـقـطهـ ی پــآیــآن
 
نـقـطهـ ی پــآیــآن
هـمه چــیـز بـآ او تـمآمـ شـد!
شنبه 12 مرداد 1392 :: 16:21 ::  نويسنده : parisa       

 

 qm1ok23bn54xthwxvrk9.jpg

 

 

مـَטּ رابطه هـایی را دوست دارم که دو طرفـه اند.

 هـَر دو میکوشند برای ادامـه دار شدنش..

 هر دو خطـَر می کنند

 هر دو وقت می گذارند

 هزینه می کنند

 هر دو برای یکـ لحظه بیشتر در کنـآرِ همـ بودטּ بـآ زمـآטּ همـ می جنگند.

 مـטּ عـآشقِ رابطه هـاےِ دوطرفه اَم

 رابطه هایی که برای هر دو طرف ادامه اش،بـا ارزش تریـטּ چیزِ دُنیـآست 

 براے هر دو




برچسب ها : رابطه،خطر،وقت میگذارند،یک لحظه،کنار هم بودن،میجنگند،می جنگند،با ارزش،با ارزش ترین،برای هر دو,
شنبه 23 شهريور 1392 :: 16:40 ::  نويسنده : parisa       

   فروشگاه خرید اینترنتی

  

همــــه ماهــــــر شــــده انـــد یــــــک نفــــر هزاران نفـــر را بــا هــــم دوســـت دارد !

   امــــــــا مــــن …

نـــــاشیـــــــانـــــه به یـــــک نفـــــــر دل میــــبــــنـــــــدم هـــــــــزاران بــــــــار

 




برچسب ها : رابطه،خطر،وقت میگذارند،یک لحظه،کنار هم بودن،میجنگند،می جنگند،با ارزش،با ارزش ترین،برای هر دو،ماهر،,
شنبه 21 بهمن 1391 :: 2:06 ::  نويسنده : parisa       

 خواب هایم بوی تن تو را می دهد

نکند

آن دورتر ها

نیمه شب

در آغوشم میگیری…!

 




برچسب ها : خواب,بو,بوی تو,دورتر,آغوشم,
يکشنبه 7 مهر 1392 :: 0:32 ::  نويسنده : parisa       

persian chat rooms

قطره؛ دلش دریا می خواست
خیلی وقت بود که به خدا خواسته اش رو گفته بود
هر بار خدا می گفت :  “از قطره تا دریا راهیست طولانی، راهی از رنج و عشق و صبوری، هر قطره را لیاقت دریا نیست!  “
قطره عبور کرد و گذشت
قطره پشت سر گذاشت
قطره ایستاد و منجمد شد
قطره روان شد و راه افتاد
قطره از دست داد و به آسمان رفت
و قطره؛ هر بار چیزی از رنج و عشق و صبوری آموخت
تا روزی که خدا به او گفت : امروز روز توست، روز دریا شدن!
خدا قطره را به دریا رساند
قطره طعم دریا را چشید
طعم دریا شدن را
اما؛ روزی دیگر قطره به خدا گفت: از دریا بزرگ تر هم هست؟
خدا گفت : هست!
قطره گفت : پس من آن را می خواهم
بزرگ ترین را، و بی نهایت را !
پس خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت : اینجا بی نهایت است!
و آدم عاشق بود، دنبال کلمه ای می گشت تا عشق را درون آن بریزد
اما هیچ کلمه ای توان سنگینی عشق را نداشت
آدم همه ی عشقش را درون یک قطره ریخت
قطره از قلب عاشق عبور کرد!
و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید. خدا گفت :
حالا تو بی نهایتی، زیرا که عکس من در اشــک عــاشق است!  “

 




برچسب ها : قطره،دریا،دل،خدا،قطره تا دریا،راه،طولانی،رنج،عشق،صبوری،لیاقت،عبور،منجمد،ایستادن،روان،اسمان،اموختن،طعم دریا،بزرگ،قلب ادم،بی نهایت،عاشق،چشم،اشک عاشق,
شنبه 20 مهر 1392 :: 23:12 ::  نويسنده : parisa       

cze

در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟

مثل آرامش بعد از یک غم . . .

مثل پیدا شدن یک لبخند . . .

مثل بوی نم بعد از باران . . .

در نگاهت چیزیست که نمیدانم چیست ؟!

من به آن محتاجم !




برچسب ها : نگاه،ارامش،لبخند،بوی نم باران،,
صفحه قبل 1 صفحه بعد
درباره وبلاگ

باید مغرور بود و دور از دسترس باید مبهم بود و سرسنگین خاکی باشی آسفالتت میکنند و از رویت رد میشوند!
آخرین مطالب
پيوندها
آمار
تعداد آنلاین : 0
بازدید امروز : 24
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 37
بازدید کل : 3349
تعداد پست ها : 83
تعداد نظرات : 0

Test
 
 

پیج رنک