تبلیغات متنی
آزمون علوم پایه دامپزشکی
ماسک سه لایه
خرید از چین
انجام پروژه متلب
حمل خرده بار به عراق
چت روم
ایمن بار
Bitmain antminer ks3
چاپ ساک دستی پلاستیکی
برتر سرویس
لوله بازکنی در کرج
نـقـطهـ ی پــآیــآن
 
نـقـطهـ ی پــآیــآن
هـمه چــیـز بـآ او تـمآمـ شـد!
پنجشنبه 7 شهريور 1392 :: 20:19 ::  نويسنده : parisa       

 

هنوز یادم هست انگار همین چند لحظه قبل بود، من هنوز محو تماشای تو در همان یک قدم
 فارغ از غیر مانده ام چشم انتظار… مگر دنیا می تواند تو را از من بگیرد،
 وقتی هر لحظه مرورت می کنم…. چه کسی می تواند روح را از جسم جدا کند مادامی که زنده است……
 وقتی قرار بود ببینمت روز و شب هم مثل من دست و پایش را گم می کرد…….
 گویی مدام از هم سبقت می گیرند تا مرا زودتر به تو برسانند…..
 تو که حرف می زدی هر چه قند بود در دل من آب می شد…. تک تک واژه هایت را زندگی
 می کردم ….تک تک جمله هایت را…….که بگویم من هستم و می توانم!
 دندانهایم را نمی توانستم مخفی کنم وقتی تو بودی چون خنده ام قطع نمی شد با تو …
 محو تو که می شدم لبخند انگار می شد ذاتی وجودم، یکی می شد با من……
 تو که بودی دستم به آسمانها می رسید….راحت….
 آنقدر که می توانستم مشت مشت ستاره بچینم و در دامنم جمع کنم
 تا همه را روی سر تو بریزم…..زیر پایت….
 تو که بودی دلم می خواست بقیه ی عمرم را چشم شوم سراپا و مدام و یکسره تو را نگاه کنم…
 را ه رفتنت را… خندیدنت را….نگرانی هایت را….. حتی اخمهایت را…..
 دغدغه هایت را اما با تمام وجود می خواستم برایت زندگی کنم………
 دلم می خواست سراپا گوش شوم تا فقط تو را بشنوم بعد از این…….
 اما وقتی می آمدی تمام تلاش روز و شب سستی بود، مثل من می خواستند کندی کنند که زمان
 نگذرد و وقت سر نیاید و نشاید که تو میل رفتن کنی …..
 و من بغض پشت بغض چشمهایم را از تو بدزدم که اشکهایم را نبینی و غم دوباره وجودم را خموده کند….
 غبار مرگ انگار پاشیده می شد بر وجودم وقتی نبودی……..غبار بی حاصلی….
 پشت همان بغض ها فریاد می زدم با من بمان،…….صدایم اما ضعیف بود انگار که به گوشت نرسید
 نشنیدی که با تمام وجود فریاد می زدم ستجدنی انشاءالله صابرا….
 چشمانم را ندیدی از ته جان فریاد می زدند تو را……….
 فراز و نشیب صدایت، لحن آرام و صمیمی ات را هنوز زندگی می کنم…علایقت را برایت مدام طلب می کنم……
 تو چه داری که دیگران ندارند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 حالا اما دیگر هر چه روز و شبهایم تلاش می کنند و می دوند و سبقت می گیرند از هم، نمی توانند مرا ….
 نه…. نمی توانند تو را به من باز گردانند…..روحم را……..نکند من مرده ام………..




برچسب ها : یادم هست،چند لحظه،محو تماشای تو،چشم انتظار،تک تک واژه هایت،من هستم،تلاش،,
صفحه قبل 1 صفحه بعد
درباره وبلاگ

باید مغرور بود و دور از دسترس باید مبهم بود و سرسنگین خاکی باشی آسفالتت میکنند و از رویت رد میشوند!
آخرین مطالب
پيوندها
آمار
تعداد آنلاین : 0
بازدید امروز : 26
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 39
بازدید کل : 3351
تعداد پست ها : 83
تعداد نظرات : 0

Test
 
 

پیج رنک